کد مطلب:276933 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

معنای اسقع در لغت
در كتاب «لسان العرب» در مورد معنای كلمه ی (اسقع) چنین می نویسد: «الاسقع، المتباعد من الاعداء و الحسدة» یعنی: اسقع كسی است كه از دشمنان و اشخاص حسود و كینه توز به دور بوده و یا از آنها دوری گزیند.

سپس چنین می نویسد: (و عرب هر جائی كه كلمه ی (ص) پیش از كلمه (ق) و هم چنین هر جا كه كلمه ی (س) پیش از كلمه ی (ق) در لفظی ذكر شود، آن لفظ را دو جور استعمال می كند، و لذا برخی با (سین) و برخی با (صاد) آن كلمه را استعمال می نماید. یعنی كلمه ی (اسقع) دو جور خوانده می شود هم با (سین) خوانده می شود «اسقع» و هم با صاد خوانده می شود «اصقع».



[ صفحه 273]



آنگاه در مورد معنای (اصقع) در ماده (صقع) چنین می نویسد:

(صقعه، یصقعه، صقعا ضربه ببسط كغه) یعنی او را با كف دست سیلی زد. و سپس چنین می گوید:

الصقع ضرب الشی ء الیابس المصمت بمثله كالحجر و نحوه و قیل الضرب علی كل شی ء یابس.

صقع، زدن چیز خشك پر و محكمی است بمانند آن، مثل زدن سنگ به سنگ و امثال آن، و گفته شده است (صقع) زدن با هر چیز خشكی است. [1] .

و ابن اثیر در كتاب «النهایة فی غریب الحدیث و الاثر» در معنای كلمه ی (سقع) با (سین) چنین می نویسد:

(سقع) فی حدیث الأشج الأموی «انه قال لعمرو بن العاص فی كلام جری بینه و بین عمرو: انك سقعت الحاجب، و أوضعت الراكب» السقع و الصقع: الضرب بباطن الكف: أی انك جبهته بالقول، و واجهته بالمكروه حتی أدی عنك و أسرع و یرید بالایضاع - و هو ضرب من السیر - انك أذعت ذكر هذا الخبر حتی سارت به الركبان» [2] .

در حدیث (اشج اموی) آمده است كه وی در مورد سخنی كه بین او و «عمرو عاص» رد و بدل شد به «عمروعاص» گفت: تو مانع را كنار زدی و آنچه داشتی بیرون ریختی و سوار هم آورد و مبارزت را فراری دادی.

آنگاه ابن اثیر پس از ذكر این جمله چنین می گوید: سقع و صقع با كلمه ی (س) و (ص) به معنای زدن با كف دست است، و سپس وی جمله ی مذكور را اینگونه معنا می كند یعنی تو با گفتار خود با او روبرو شدی، و با چیزی كه آن را خوش نداشت سخت به مقابله پرداختی تا اینكه او دست از سرت برداشت و به سرعت از میدان بدر رفت، و بدین وسیله او را از میدان به در كردی و مقصود او از «ایضاع» (فراری دادن) كه نوعی از رفتن با شتاب است، این است كه: تو این جریان را آنچنان بر ملا كردی تا جایی كه سواره را وادار نمودی بدین وسیله مركب خود را بحركت درآورده و فرار نماید).



[ صفحه 274]



خلاصه ی سخن آن كه، معنای جمله ی مذكور این است كه: تو در میدان نبرد، سخت به مقابله پرداختی تا این كه رقیبت را از میدان به دركردی و با اینگونه مقابله كردن جان خود را نجات دادی و او دست از سرت برداشت.

توضیح:

جمله ی عربی (انك سقعت الحاجب و اوضعت الراكب) در حدیث اشج اموی، سرزنش عمرو بن عاص است. چه آن كه عمروعاص در جنگ «صفین» زمانی كه در میدان نبرد با امیرالمؤمنین علیه السلام مواجه گشت علی علیه السلام نیزه ای حواله ی او كرد كه بر اثر آن از روی مركب درغلطید و چون مرگ را در یك قدمی خود مشاهده كرد پاهای خود را بالا برد و عورتش نمودار شد و امیرالمؤمنین علیه السلام با دیدن این منظره زشت، روی خود را از برگرداند و از كشتن وی صرف نظر كرد. [3] .

اكنون كه معنای كلمه ی (اسقع) روشن شد به خوبی می توان فهمید كه مقصود از جمله ی «قتل الاسقع صبرا فی بیعة الاصنام»، كشتن انسانهای بیگناه و بی دفاع با وسائل و ابزار مدرن جنگی مانند توپ، خمپاره، بمب، موشك و هواپیماهای بمب افكن و امثال آنهاست كه همچون صاعقه بر سر مردم فرود می آیند و از دور و نزدیك و بالا و پایین بر سر مردم بمب فرو می ریزند و بدون اینكه آنها بتوانند از خود حركت و مقاومتی نشان دهند خانه هایشان را بر سرشان خراب می كنند.

جالب توجه این كه حضرت با همین یك جمله به عجز و ناتوانی دشمن و پستی و فرومایگی او اشاره نموده و عدم توانائی او را در برابر جنگجویان مبارز گوشزد فرموده و به علاوه علت بروز جنگ و انگیزه ی كشتار مردمان بی دفاع را نیز بیان فرموده و به مسلمانان خاطرنشان ساخته است كه چون دشمن تاب و توان مقابله ندارد و از رویارویی با مدافعین عاجز و ناتوان است، دست به چنین كار احمقانه ای می زند تا مگر بدینوسیله (با كشتار مردمان بیگناه) رقیب نیرومند خود را از پای درآورده و او را از میدان بیرون كند.



[ صفحه 275]



و جالبتر این كه: حضرت فرموده است، این جنگ و كشتار به خاطر صلح و سازش با كفر و شكست طرف مقابل و وادار نمودن او به تسلیم در برابر دنیای كفر است. چه آنكه حضرت فرموده است «فی بیعة الاصنام» یعنی این كشتارهای بی رحمانه و ناجوانمردانه كه درباره ی مردمان دور از میدان نبرد انجام می شود، تنها به خاطر این است كه: آن مردم را در برابر كفار وادار به تسلیم نمایند و آنها از خواسته های مشروع خود چشم پوشی كنند.

به هر حال آنگونه كه از خطبه ی امیرمؤمنان علیه السلام استفاده می شود همانگونه كه توضیح دادیم كشتن افراد بیگناه و مردمان دور از میدان جنگ بوسیله ی بمبها و خمپاره ها و موشكهائی كه از راه دور پرتاب می شود و صدها و هزاران نفر، از زن و مرد و كودك و پیر و جوان را به خاك و خون می كشد و خرابیها و ویرانیها و آوارگیها و بی خانمانیها را به دنبال می آورد، از جمله ی علائم ظهور حضرت ولی عصر- عجل الله تعالی فرجه - می باشد.


[1] لسان العرب ج 8 - ماده سقع و صقع.

[2] النهاية في غريب الحديث و الاثر ج 2 ص 379 ماده، (سقع).

[3] وقعة صفين ص 424 و ناسخ التواريخ ج 3 ص 13 طبع جديد حالات حضرت امير عليه السلام.